تاریخچه حجاب و پوشش زنان در ایران
شاید باور بعضی از افراد این باشد که حجاب بعد از حمله اعراب به ایران میان زنان رایج شده، درصورتی که حجاب در ایران به هزاران سال قبل از میلاد مسیح برمیگردد .تجلیات حجاب در آثار باستانی ایران تا حدی است که برخی از تاریخنگاران مانند ویل دورانت متعقدند حجاب از ایران به کشورهای دیگر راه پیداکرده است. استرابون در توصیف پوشیدگی ایرانیان مینویسد: ایرانیان اگر بخشی از بدنشان برهنه باشد آن را بی شرمی میدانند و همیشه بلند لباس میپوشند.(تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، ص۱۴۰)

جام نقره ای زن ایلامی، ۲۲۰۰ سال قبل از میلاد
گفتنی است زنان ایرانی پیش از اسلام حجاب داشتند ولی حدود حجاب اسلامی پس از اسلام رایج شد. از دوره های پیش از اسلام داشتن پوشش روی سر، بصورت های عمامه، دستار، کلاه و تاج در بین مردان و روسری و چارقد، چادر، مقنعه، لچک در بین زنان متداول بود. البته در هر دوره شکل این سرپوش تغییر کرد.
آشوریان
جیمز لیور(تاریخنگار) مینویسد: « در نقش برجستههای نینوا چهرهی زن ها به ندرت دیده میشود در حالیکه چهره مردان فراوان به چشم میخورد. دانستن این نکته جالب است که به موجب قانونی که حدود ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد وضع شده بود، زنان شوهردار آشوری مجبور بودند در ملاءعام روبنده به چهره داشته باشند.

مجسمه متعلق به منطقه بین النهرین،۳۰۰۰ سال قبل از میلاد
مادها
در کتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» نوشته جلیل ضیاءپور درباره پوشش مادها (Medes) آمده: «اصلی که باید در نظر داشت، این است که طبق نقوش برجسته و مجسمه های ما قبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره از لحاظ شکل (با کمی تفاوت) با پوشاک مردان یکسان است.» نویسنده در ادامه در توضیح نقوش بر جای مانده می نویسد: )مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده می شوند. به نظر می رسد که زنان پوششی نیز روی سر خود گذارده اند و از زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است(.
پوشاک زنان آریایی
در کیش آریایی زنان محترم محجوب بوده اند. ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن مینویسد: غالب پارسیان برهنه بودن حتی قسمتی از بدنشان را بیشرمی میدانند و همیشه بلند لباس میپوشند. در زمان داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع جز در تخت روان و روپوش دار از خانه بیرون نمیآمدند. در نقشهایی که از ایران باستان بر جای مانده است هیچ صورت زن دیده نمیشود. (تاریخ تمدن) ملکه ها و زنان اشراف با چادربودند.

نقش برجسته ایران باستان
از روی برخی نقوش بجامانده از دوره هخامنشیان، به زنانی برمی خوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است. زنان دیگری نیز هستند که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است. (پوشاک زنان ایرانی، جلیل ضیاءپور)
در دوره ساسانی ایرانیان پیرو آیین زرتشت بودند. در کتاب خرده اوستا آمده است: پوشش زن باید بگونه ای باشد که حتی یک تار موی او نیز آشکار نگردد.
در کتاب «تمدن ساسانی» چنین آمده است: حتی لباس هنر پیشگان زن، مانند لباسهای بلند سایر بانوان تا پشت پا کشیده شده است. (علی سامی، تمدن ساسانی ج ۱، ص ۱۸۶) بلندی دامن پیراهن ها به قدری بود که مانع دیدن کفش می گردید. (تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، ص ۲۴۵)
چادر زنان عهد ساسانی
چادر و شنل از عناصر مهم پوشش زنان ساسانی بوده که ما آن را بر سر ملکه آذرمیدخت، دختر خسرو پویز که مدتی هم در ایران پادشاهی می کند می بینیم. در کتاب تمدن ساسانی(علی سامی) در مورد پوشاک زنان چنین آمده است: «چادر که از دوره های پیش مورد استفاده بانوان ایران بوده است، در این دوره نیز به صورت مختلف مورد استعمال قرارگرفته است.» بلندی چادر تا وسط پا می رسید. البته در طاق بستان در صحنه شکار گراز سربندها و دستارهایی نیز بر سر زنان نوازنده ی چنگ مشاهده می شود. (تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، ص ۲۴۳) زنان درباری روی مقنعه خود، تاج و روی تاجشان چادر می پوشیدند. نقوشی که از بانوان ساسانی در بشقاب های نقره ای ساخته شده نشان میدهد که هریک از بانوان چادری به خود پیچیده اند.

متون کلاسیک فارسی اشارات زیادی دارد که طی آن زنان دوره های مختلف و نیز طبقات گوناگون اجتماعی، پوشیده با چادر یا سایر اشکال پوشش سر، معرفی میشوند. مثلا زمانی که مکالمه شیرین با پادشاه جدید و ناپسری اش شیرویه به پایان رسید شیرین چادر خود را برمیدارد تا ثابت کند این زیبایی اش بوده که شاه فقید، خسرو پرویز را مسحور خود ساخته است. چهره ای که تا آن لحظه توسط دیگران رویت نشده بود.
شیرین در بارگاه شیرویه می گوید:
مرا از هنر موی بد در نهان / که او را ندیدی کس اندر جهان
نمودم همین است آن جادویی / نه از تنبل و مکر، از بدخویی
بکفت این و بگشاد چادر ز موی / همه روی ماه و همه مشک موی
نه کس موی او پیش از این دیده بود / نه از مهتران نیز بشنیده بود
همانطور که گفته شد حجاب در بین زنان ایرانی پیش از اسلام متداول بوده است و برخلاف عقیده بسیاری، اسلام بوجود آورنده حجاب در ایران نیست. ژوزف کنت گوبینو تاریخنگار فرانسوی می گوید: شکل حجابی که در ایران است بیش از آنکه مستند به اسلام باشد به ایران قبل از اسلام مستند است.
در منابع اسلامی نقلی تاریخی پیرامون حجاب زنان ایرانی دوره ساسانی آورده شده است: هنگامی که سه تن از دختران کسری، پادشاه ساسانی، را برای عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی را در برابر عمر در حالی که با پوشش و نقاب، خود را پوشانده بودند، ایستاندند، خلیفه دستور داد، با آوازی بلند بر آنان فریاد کشند که: پوشش از چهره برگیرید تا مسلمانان آن ها را ببینند و خریداران پول بیشتری به پای آنها بریزند. دوشیزگان ایرانی از برهنه کردن صورت خودداری کردند و مشت بر سینه نماینده عمر زدند و آنان را از خود دور ساختند.
پوشاک ایرانی ها طی سالهای اولیه ی سلسله ی پهلوی، به طور کلی شبیه پوشاک دوره قاجار بود. اما بدلیل سیاست های غربگرایانه رضاخان و روشنفکران عصر پهلوی تلاش ها برای تغییر سراسری پوشش در ایران آغاز شد. بدین گونه قوم ایرانی که از اعصار باستان اعتقاد به پوشیدگی و مستوری زن داشت و حتی خدایان و الهههای خود را در اوج پاکی و قداست میپرستید و با قبول دین اسلام و تأکید و تأیید این دین بیش از پیش بر پوشیدگی زنان دقت میکرد، تحت فشارهای گوناگون قرار گرفت.
کشف حجاب به بهانه پیشرفت!!
آنچه که رضاشاه و کابینه اش بعنوان دلایل رفع حجاب اعلام کردند عبارت بود از : خلاف تمدن بودن حجاب، خلاف قانون طبیعت بودن حجاب و اینکه حجاب سبب عدم حضور زنان بعنوان نیمی از مردم جامعه در عرصه کار و فعالیت است. او با ادعای پیشرفت زنان این قانون را وضع می کند درحالیکه یکی از روزنامه های انگلیسی آن زمان در گزارشی اعلام می کند: شمار زنان شوهردار ایرانی تقلیل یافت و بر شمار زنان منحرف افزوده گشت.
جالب است بدانید که وقتی همسر اول شاه (فوزیه) بچه دار می شود و رضاشاه می فهمد که نوه اش دختر است، به دیدار عروس و نوه اش نمیرود. فوزیه در مقابل این رفتار رضاشاه به محمدرضا می گوید: «پدر تو که این همه ادعای دفاع از حقوق زنان را می کند حتی اینقدر هم برای من و نوه اش ارزش قائل نبود که بیاید او را ببیند.»
خشونت علیه زنان محجبه
اعمال محدودیت بر ضد زنان باحجاب در آغاز و پس از آن، استفاده از شیوه های سرکوب گرانه پلیسی، چهره دوم جشن ها و سخن رانی های به ظاهر مترقیانه رضاخانی بود. در همین زمان، برخی از مغازه دارها نیز همگام با شهربانی، در اعمال محدودیت ها شرکت و با چسباندن اطلاعیه هایی بر در مغازه خود بدین مضمون که: «به چادری ها جنس نمی فروشیم»، با مأموران همکاری می کردند. پس از مدتی به مأموران دستور داده شد خشونت بیشتری به خرج دهند. بر اساس گزارش های شاهدان عینی، پلیس در گوشه خیابان ها می ایستاد و زنان چادری را زیر نظر می گرفت و چادر از سر آنها برمی داشت و پاره می کرد، به گونه ای که جوی های آب کنار برخی از خیابان ها، از چادر انباشته شده بود.
طبق دستورالعمل وزارت کشور از سوار شدن بانوان چادری بر وسایل نقلیه و ورود آنها به سینماها، رستورانها و ادارات دولتی جلوگیری میشد.
مهدی عبدخدایی از اعضای فدائیان اسلام می گوید نامادری من داستانی را تعریف می کردند که همین داستان را علی آقا ضیاء هم تعریف می کنند که من یکساله بودم که مادرم از حمام بازمی گشته است. بین حمام و منزل ما قریب صد یا صد و پنجاه قدم راه بوده، پاسبان اداره ثبتی بوده که می بیند دو زن (مادرم و همسایه اش) با چادر راه را طی می کنند. حمله می کند چادر مادر مرا از سرشان می کشد. مادرم فرار می کند و خود را به آستانه خانه همسایه می اندازد در همانجا سقط جنین می کند و خونریزی شدیدی می کند و به علت شرایطی که پدرم داشته (او بصورت یک تبعیدی و فراری بوده و یکسال بعد از آن ماجرا باز می گردد) نمی تواند مادرم را به دکتر برساند و مادرم پس از شانزده روز می میرد در حالی که بیست و یکساله بوده است.
دکتر محمد علی اسلامی ندوشن که در دوره نوجوانی شاهد رفتار خشونت آمیز ماموران رضاخان با زنی در زادگاهش روستای «کبوده» بوده است، دراین باره چنین نقل می کند: هرگاه امنیه [مأمور انتظامی دولتی] وارد دِه می شد، [زن ها] می بایست مراقب باشند که از خانه بیرون نیایند. با بودن امنیه، حتی زن های رعیتی هم از تعرض مصون نمی ماندند، زیرا چارقد نیز جزو مصادیق حجاب محسوب می شد و با شدت با آن برخورد می گردید.
با پیروزی انقلاب اسلامی و تمایل شمار بسیاری از بانوان به حفظ پوشش اسلامی، روح تازه ای بر کالبد ایران دمیده شد. اما پس از سالها و به تدریج بواسطه ی تهاجم فرهنگی و گسترش رسانه های جمعی مجددا بدحجابی ترویج و جدال میان حجاب و بی بند و باری از سر گرفته شد و همچنان نیز ادامه دارد.
زمینه ها و عوامل گرایش به بد حجابی و بی حجابی؟
پرسش :
چرا بدحجابی بین زنان ایران شیوع پیدا کرده است و چرا با وجود حیای بیشتر زن، بسیاری از دختران حجاب را رعایت نمی کنند؟!
حفظ حجاب و پوشش اسلامی از دستورات مهم دین اسلام است که ریشه در آیات قرآن دارد. با وجود این، برخی از زنان به سمت بی حجابی و یا بدحجابی گرایش دارند. این گرایش از عواملی سرچشمه می گیرد مانند: آگاهی نداشتن از عواقب بدحجابی، کمبود محبت و عاطفه، تغییر نگرش به ارزشها و نفوذ فرهنگ غربی. در دنیای امروز دستگاه های تبلیغاتی غرب با پیشرفته ترین وسیله تبلیغی مثل ماهواره و شبکه های اجتماعی سعی دارد فرهنگ بیگانه از اسلام را که در بیشتر موارد فاسد و مخرب است، در کشورهای جهان سوم و مخصوصاً جوامع اسلامی پیاده کند.
اهمیت حفظ حجاب
حجاب براى حفظ شخصیت زن، جلوگیرى از انحراف جوانان و مانع گسترش فساد در جامعه اسلامى است. همانگونه که اصل پوشیدن لباس براى زنان و مردان منافات با آزادى آنها ندارد، حجاب نیز چنین است. بدون شک، یکى از امورى که به شهوت جنسى دامن مىزند، «برهنگى و خودآرایى زنان و مردان» براى یکدیگر است که تأثیر آن، به خصوص در میان جوانان مجرّد، قابل انکار نیست، به گونه اى که مى توان گفت: آلودگى به بى عفّتى رابطه مستقیمى با بىحجابى، برهنگى و خودآرایى در انظار عموم دارد؛ حتى طبق بعضى از آمارهاى مستند، هر قدر این مسئله تشدید شود، به همان نسبت آلودگى به بى عفتى بیشتر مى شود؛ مثلًا، در تابستان که به خاطر گرمى هوا، برهنگى زنان بیشتر مى شود، به همان نسبت مزاحمت هاى جنسى افزایش مى یابد و به عکس، در زمستان که زنان، پوشش بیشتر دارند؛ این گونه مزاحمت ها کمتر مىشود. بدیهى است که برداشتن حجاب، مقدّمه برهنگى، آزادى جنسى و بى بند و بارى است که مشکلات و مفاسد ناشى از آن، در عصر و زمان ما بر کسى پوشیده نیست.
بى حجابى سبب مى شود که گروهى از زنان، در یک مسابقه بى پایان، در نشان دادن اندام خود و تحریک مردان هوسباز شرکت کنند. این امر در عصر و زمان ما که به خاطرگرفتارى هاى تحصیلى و اقتصادى سن ازدواج بالا رفته و قشر عظیمى از جامعه را جوانان مجرّد تشکیل مىدهد، آثار بسیار مخربّی دارد.
علاوه بر این، از نظر اخلاقى نیز سبب ناامنى خانواده ها و بروز جنایات مى شود و هیجان هاى مستمر عصبى و حتّى بیمارى هاى روانى را در پی دارد که ثمره آن سستى پیوند خانواده ها و کاهش ارزش شخصیت زن در جامعه می شود.
در این میان عده ای روشنفکر نما از روی علم و آگاهی و یا از روی بغض و یا جهالت، مخالف حجاب و پوشش زنان هستند و حجاب را سبب انزوای این قشر از جامعه می دانند. یا اینکه حجاب را یک لباس دست و پاگیر می بینند که با فعالیتهاى اجتماعى مخصوصا در عصر ماشینهاى مدرن سازگاری ندارد و یا اینکه حجاب از این نظر که میان زنان و مردان فاصله مى اندازد، طبع حریص مردان را آزمندتر مى کند، و به جاى اینکه خاموش کننده باشد آتش حرص آنها را شعله ورتر مى سازد. در حالی که: با چشم خود گروه گروه زنانى را مى بینیم که با داشتن حجاب اسلامى در همه جا حاضرند، در اداره ها، در کارگاهها، در راهپیمایی ها و تظاهرات سیاسى، در رادیو و تلویزیون، در بیمارستانها و مراکز بهداشتى، و در مراقبتهاى پزشکى، در دانشگاه . این افراد از رسالت عظیم زن که نقش بسیار مهمی در خانواده و تربیت فرزندان برای ساختن یک اجتماع سالم و آباد و پر حرکت دارد، بى خبرند.
علل گرایش به بی حجابی یا بدحجابی؟
علل پدیده بی حجابی یا بدحجابی باید از جنبه فردی و اجتماعی در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و یا سیاسی مورد بررسی قرار گیرد. باکمال تاسف باید اذعان داشت که بعد از انقلاب اسلامی به خیلی از مقوله ها و مخصوصاً موضوع حجاب توجه منطقی و جدی نشده است. به عنوان مثال برای حجاب اسلامی، تعریف دقیقی ارائه نشده و الگو های مناسب اسلامی- ایرانی و نوع پوشش زنان مشخص نشده است. از طرفی، افراط و تفریط که گاهی منجر به سهل انگاری نسبت به حجاب، بر خورد همراه با خشونت و در گیری لفظی و بدنی موجب بدبینى و تنفر مردم و بویژه زنان به موضوع حجاب شد. در این مجال به برخی از علل گرایش به بدحجابی اشاره می شود.
تغییر ارزشها:
یکی از عواملی که موجب می شود تا برخی از خانم ها و دختران به سمت بی حجابی و یا بدحجابی گرایش پیدا کنند، پندار ارزش در جامعه است. آنان تصور می کنند خودنمایی و تظاهر(بدحجابی) در انظار مردم و جامعه ارزش محسوب می شود. امام علی(علیه السلام) درباره این گونه زنان می فرماید: «…وَ إِنَ النِّسَاءَ هَمُّهُنَّ زِینَةُ الدُّنْیَا وَ الْفَسَادُ فِیهَا…»؛ (تلاش و همت زنان در جهت زینت و آرایه های زندگانی دنیا و ایجاد فساد وتباهی در آن است). البته مراد از نساء همه زنان نیست بلکه آن دسته از زنانی که به دنبال فساد و گناه هستند این نوع پوشش را برای نشان دادن خود انتخاب می کنند.)
نفوذ فرهنگ غربی:
تهاجم فرهنگی و نفوذ فرهنگ بیگانه یکی دیگر از علل بی حجابی در جامعه است. در دنیای امروز دستگاه های تبلیغاتی غرب با پیشرفته ترین وسیله تبلیغی مثل ماهواره و شبکه های اجتماعی سعی دارد فرهنگ بیگانه از اسلام را که در بیشتر موارد فاسد و مخرب است، در کشورهای جهان سوم و مخصوصاً جوامع اسلامی پیاده کند و فرهنگ خود را بر جهان مسلط کند.
رهبر انقلاب در دیدار اعضای شورای فرهنگی، اسلامی درباره نفوذ و تهاجم فرهنگ غرب می فرماید: (به نظر من، آن چیزی که امروز مجموعه شما و هر مجموعه ای از زنان که در شکل ها و با هدف های مختلف کار می کنند، بر عهده دارند این است که باور غلطی را که فرهنگ غربی و اروپایی و ده ها سال اخیر در ذهن زن ایرانی وارد کرده است، بزداید. البته باور غلطی هم در گذشته بوده است؛ یعنی گرایش به برخی از شکل های غلط مصرف و تجمل، از گذشته هم وجود داشته است. با ورود فرهنگ اروپایی، این مدگرایی و نوگرایی در مصرف، به شکل عجیبی تشدید شد. این محاسبه شده و پیش بینی شده بود.
سردمداران سیاست های غربی – که غالباً صهیونست ها و استعمارگران بودند- به قصدی و با نیتی این کار را کردند. این باورهای غلط را باید بزایید؛ و این نمی شود، مگر با ارائه بحث ها و کارهای اسلامی. اگر این کارها بشود، ریشه این مشکلاتی که گاهی اوقات مطرح می شود – بدحجابی و رواج فساد و فحشاو این چیزها- به خودی خود کنده خواهد شد. این ها غالباً معلولند؛ علل، همان باورها و فرهنگ ها هستند که باید روی آنها کار بشود.
ضعف ایمان و حیا:
یکی از مهمترین عوامل بدحجابی، ضعف ایمان و معنویت است که باعث ضعف حیا میشود. ایمان همچون پناهگاهی است که انسان را از افتادن در گناهان حفظ میکند؛ چنانکه قرآن کریم در نازعات آیات۴۰ و ۴۱ می فرماید: «و اَمّا مَن خافَ مقامَ رَبّهَ و نَهیَ النفسَ عَنَ الهوی فاِنّ الجنّةَ هَیَ المأوی»؛ (و اما کسی که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید و نفس خود را از هوا بازداشت، پس جایگاه او همان بهشت است.) امام صادق(علیه السلام) نیز با اشاره به ارتباط ایمان و حیا، انسان بی حیا را بی ایمان می دانند: «لا ایمانَ لِمَن لا حیاءَ لَه»؛ (کسی که حیا ندارد ایمان ندارد( پوشش و حیا دو مقوله ای هستند که قابل تفکیک از هم نیستند. زنان با حیا با رعایت حجاب، زینت های خود را به نمایش نمی گذارند. اما زنانی که اسرار و زیبایی های خود را به نمایش می گذارند، پرده بین خود و خدا را دریده اند و به شخصیت و اعتبار خود خدشه وارد می کنند. هرچند حجاب به معنای برخورداری از همه مراتب عفاف نیست، ولی عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نمی باشد.
کمبود محبت و عاطفه:
گاهی اوقات اگر ابراز محبت در انسان به اندازه نباشد موجب کمبود های شخصیتی در فرد می شود و در پی جبران آن خلأها به راه هایی متوسل می شود. کمبودهای عاطفی در خردسالی و گاهی در بزرگسالی، هویت و شخصیت را به شدت دچار کاستی می کند. آنگاه این گونه افراد چنانچه راهنمایان درستی نداشته باشند، برای جبران آن به شیوه های غیر طبیعی دست می زنند و شخصیتی دروغین و بی پایه برای خود رقم می زنند.
بررسی برخورد برخی زنان و دختران در مسئله پوشش کاملاً نشانگر آن است که خودآرایی و خودنمایی نوعی ایجاد شخصیت پنداری است تا با جلب کردن نظرها آفریدن جاذبه، خلأ ها را بپوشانند.کسب موقعیت انسان موقعیت طلب است و همواره میخواهد در میان مردم از جایگاهی درخور توجه برخوردار باشد.
چنین جایگاهی به دو صورت حقیقی و کاذب محقق میشود. موقعیت حقیقی در اثر تحصیل علم و فضایل اخلاقی به دست میآید، اما برخی زنان که فاقد این ارزشها هستند با نمایش زیباییها و جاذبههای طبیعی و ساختگی زنانه خود سعی در جلب توجه دیگران میکنند تا به کمبودهای باطنی خود پاسخ دهند. غافل از آنکه هرگز کسی نمایش زیباییهای زنانه را دلیل بر شخصیت و جایگاه ارزشی او نمیگیرد. بیحجابی، زن را صاحب فضیلت نمیکند بلکه از او عروسکی میسازد که با رشد و تعالی فاصلهها دارد ضمن اینکه موقعیتهای حاصل از تحرکات جنسی تنها نزد بیماردلانی به وجود میآید که خود کمترین ارزشی ندارند.
عدم آگاهی از عواقب بدحجابی:
بسیار فراوان دیده شده که افراد جاهل و ناآگاه در جامعه، مرتکب اعمال زشتى مىشوند که دارای صفات رذیلهاى هم هستند، و هنگامى که آگاهى کافى درباره قبح آن اعمال و مفاسد و زیانهاى آن صفات پیدا مى کنند یا سطح و معارف آنها بالاتر مىرود، بکلّى آن اعمال و صفات را رها کرده، یا لااقل به مقدار زیادى از آن مى کاهند. دلیل منطقى این مسأله نیز روشن است؛ زیرا حرکت به سوى صفات والا و اعمال صالحه احتیاج به انگیزهاى دارد؛ بدون شک یکى از بهترین انگیزه ها، آگاهى از مصالح اعمال و صفات نیک و مفاسد اعمال و صفات رذیله است، و نیز آگاهى بر مبدأ و معاد، و آشنائى با برنامه هاى مکتب انبیاء و اولیاء، انسان را به سوى آنها سوق مىدهد و بازتاب وسیعى در اصلاح مفاسد اخلاقى دارد.
البته منظور از علم و آگاهى در اینجا، آگاهى بر فنون صنایع و مسائل مادّى نیست؛ چرا که بسیارند کسانى که از این مسائل آگاهند و از همه آلودگان آلوده ترند؛ بلکه منظور علم و آگاهى به ارزشهاى والاى انسانى و تعلیمات الهى و مصالح و مفاسد معنوى و معارف الهیّه است.
اقدامات اساسی و زیرساختی
• اصلاح نظام آموزشی با تأکید بسیار ویژه بر بخش تربیتی آن با همکاری متخصصین علوم دینی، علوم اجتماعی و کارشناسان روانشناسی و جامعهشناسی برای نهادینهسازی حجاب در محیطهای آموزشی از مدرسه تا دانشگاه بهعنوان مهمترین، اصلیترین، مؤترترین و ماندگارترین بخش کار.
• بازنگری در برنامههای رسانه ملی با هدف تولید فیلم و برنامههای فاخر در جهت ترویج حجاب با توجه به نقش اساسی که صدا و سیما در تعلیم و تربیت عمومی به ویژه برای کودکان دارد
توضیح: متأسفانه در حال حاضر در بسیاری از فیلمهای ایرانی، خواسته یا ناخواسته چهره خانوادههای متدین و بهخصوص زنان محجبه مخدوش و از نظر تحصیلی، رفتاری، اخلاقی و حتی اقتصادی بد و ناموفق و بالعکس خانمهای مانتویی موفق و متین و موقر و توأم با آرامش خیال جلوه داده میشوند.
• از آنجا که در پارهای از موارد و در مورد برخی از افراد، مشکلات اقتصادی و معیشتی به بهانهای برای نافرمانی مدنی و هنجارشکنی در برابر قانون و اصول و ارزشهای اجتماعی تبدیل شده، لذا بازسازی و احیاء اعتماد عمومی از طریق سرعت بخشیدن به انجام اقدامات اصلاحی در بخشها و موضوعات مختلف نیز نقش تعیینکنندهای در رفع این مشکل دارد.
• تسریع در ابلاغ و اجرای قانون صیانت از فضای مجازی بهعنوان سرمنشاء بسیار مهم و اصلی بروز و گسترش ناهنجاریهای اخلاقی در جامعه.
• تسریع در ابلاغ و اجرای قانون حجاب و عفاف و نیز اطلاعرسانی عمومی در مورد محتوای این قانون.
• ترغیب شعرا و نیز نویسندگان و طراحان کتاب کودک به طراحی و تدوین محتواهایی که به نوعی مروج حجاب و عفاف هستند.
• برگزاری اردوهای فرهنگی توجیحی و تفریحی برای طراحان البسه و طراحان نقش روی البسه، کیف مدرسه و بستهبندی کالاها و نظایر آن.
• ترغیب مراکز تولید اسباب بازی به ساخت اسباببازیهایی که به نوعی مروج حجاب و عفاف هستند.
• اولویت به ایحاد باور قلبی، نهادینهسازی و رفع مشکل حجاب و عفاف در خانواده متولیان و مجریان صیانت از حجاب و عفاف بهخصوص در مورد برخی از خانوادههای فراجا، با انجام اقدامات فوق و مشابه آن.
اقدامات فرهنگی و تربیتی
• برگزاری اردوهای عمومی تفریحی و تربیتی با محوریت حجاب و عفاف برای اقشار و اصناف مختلف از جمله؛ کارمندان دولت، پرستاران و معلمین زن با هدف ترویج حجاب برای هر دو گروه با حجاب و بدحجاب با همفکری کارشناسان حرفهای رونشناسی، جامعهشناسی و حوزوی و با کمک دستگاههای ذیربط از جمله؛ آموزش و پرورش، بسیج و سازمان تبلیغات اسلامی.
• برگزاری دوره های آموزشی تخصصی در این زمینه برای معلمین زن مدارس و تربیت تخصصی بانوان مربی و یا آمر به معروف و ناهی از منکر با کمک حوزه های علمیه خواهران.
• کار فرهنگی برای خانوادهها با کمک مساجد با حضور در مجتمعها و بین خانوادهها با محوریت ائمه جمعه و جماعات و کمک طلاب خواهر و معلمین زن واجدشرایط.
• کار فرهنگی ترغیبی و تشویقی و تبیینی برای دانش آموزان با مشارکت مدارس و مساجد و حوزههای علمیه.
• اجرای آموزشهای حرفهای برای تغییر و اصلاح رفتار آمران به معروف و ناهیان منکر بهویژه گشت ارشاد در برخورد با بدحجابها به عنوان یک هموطن ایرانی.
• برگزاری مسابقات مختلف و متنوع فرهنگی با موضوع حجاب و عفاف با جوایز ارزنده با کمک دستگاههای ذیربط و مساجد و سایر مراکز فرهنگی.
اقدامات پژوهشی و مطالعاتی و تبیینی
• پژوهش و مصاحبه به بانوان محجبه ایرانی و خارجی و خانواده های آنها در مورد تأثیرات مثبت حجاب بر زندگی فردی و اجتماعی و انتشار نتایج از طریق رسانه ملی.
• انجام کار مطالعاتی و مصاحبه با زنان غیرمسلمان و تازه مسلمان که حجاب را برگزیدهاند و تأثیرات مثبت حجاب بر زندگی آنها و انتشار نتایج آن با کمک رسانهها.
• پژوهش در مورد آثار نامطلوب استفاده بیش از حد از لوازم آرایشی در ابعاد مختلف فرهنگی اجتماعی، اقتصادی، سلامت فردی و … و تبیین و قیاس آن با سایر کشورها برای افکار عمومی.
• پژوهش در مورد علت بالا بودن آمار ناهنجاریهای اخلاقی و تجاوز به زنان در غرب و تبیین آن برای خانوادهها.
• بیان نظرات صاحبنظران بیطرف غربی و شرقی در مورد اثرات مثبت حجاب با کمک رسانهها و فضای مجازی.
• اختصاص موضوع انشا و تحقیق دانش آموزی به موضوع حجاب و عفاف و آثار مطلوب آن در جامعه و خانواده.
• ترغیب دانشجویان به ویژه دانشجویان رشته های علوم اجتماعی به تهیه مقاله، تدوین پایان نامه و رساله با موضوع حجاب و عفاف.
• انجام پروژهها مطالعاتی و بیان پیشینه حجاب در ادیان مختلف و در ایران باستان و سایر کشورها.
• پژوهش در مورد میزان تهدیدات و آسیبپذیری زنان بد پوشش و تعرض به زنان بیحجاب و بدحجاب نسبت به محجبه و انتقال آن به افکار عمومی جامعه با روشهای حرفهای.
• بیان اهداف و علت پنهان و آشکار دشمنان از جنگ با حجاب و عفاف در ایران و هجمه گسترده تبلیغاتی آنها در این زمینه.
اقدامات رسانهای و تبلیغی
• تربیت و اعزام مبلغین حرفهای حجاب و عفاف به مساجد، مدارس، ادارات و سایر مراکز دولتی و غیردولتی و اماکنی مانند؛ مترو، ترمینالهای مسافربری و فرودگاهها.
• استفاده از ظرفیت ناوگان حمل و نقل هوایی، دریایی، ریلی و زمینی مانند؛ فضای داخل ایستگاهها یا داخل تاکسی و اتوبوس و قطار یا هواپیما برای تبلیغ و ترویج حجاب و عفاف.
• الزام شهرداریها به طراحی دیوارنوشته و نصب تابلوهای ترجیحاً ترغیبی و نیز هشداردهنده و انذاردهنده در مورد حجاب با استفاده از آیات و روایات اسلامی.
• ایجاد سایت، کانال و گروه تخصصی با موضوع حجاب و عفاف در فضای مجازی با کمک فعالان واجدشرایط فضای مجازی و یا از طریق دستگاهها و نهادهای ذیربط مانند حوزههای علمیه و ارشاد.
• تولید فیلم و انیمیشن و کلیپ حرفهای و کارشناسی شده در رسانه ملی و فضای مجازی در مورد پیامدهای مثبت و منفی حجاب و عفاف با تشکیل گروههای مردمی و دولتی تخصصی.
• ایجاد یک هشتگ با یک عبارت مناسب و جذاب در فضای مجازی در حمایت از حجاب و عفاف.
اقدامات ترغیبی و تشویقی
• ترغیب و تشویق کارگردانان و تهیه کنندگان متعهد به تولید فیلمهای ارزشی و فاخر که بهطور مستقیم و ترجیحاً غیرمستقیم مروج و معرف حجاب و عفاف باشند.
• شناسایی، تشویق و تقدیر و معرفی سلبریتیهای متعهد به حجاب و ارزشهای اسلامی و خانواده های آنها (اعم از بازیگر و ورزشکاران) با کمک رسانهها
• معرفی بانوان محجبه موفق با هدف الگوسازی در سطح جامعه و بین جوانان و نوجوانان با کمک رسانهها و به خصوص رسانه ملی.
• تشویق و ترغیب افراد و رسانههای فعال در این زمینه در قالب همایشهای اختصاصی و جشنوارهها.
• ترغیب و تشویق تولیدکنندگان و طراحان البسه و سایر محصولات مروج فرهنگ و عفاف.
• تقدیر از کارکنان زن محجبه و یا خانوادههای محجبه کارکنان مرد دولت در هفته حجاب و عفاف.
ارائه خدمات رفاهی و تسهیلاتی
• ساخت ورزشگاه و مراکز تفریحی و خدماتی ویژه بانوان محجبه و یا اختصاص تخفیف و تسهیلات ویژه از سوی مراکز موجود به آنها.
• اختصاص یارانه به چادر و پوشش اسلامی با حمایت و مساعدت دولت.
• اختصاص امتیازات ویژه به بانوان محجبه در تمام بخشها و دستگاهها.
اقدامات سلبی و بازدارنده
• اتخاذ تدابیر لازم برای خنثیسازی اثرات مخرب شبکههای تلویزیونی ماهوارهای اعم از آفندی و یا پدافندی با اقداماتی مانند؛ ایحاد اختلال در پخش برنامههای آنها، روشنگری یا ساخت فیلمهای فاخر و سایر اقدامات مشابه.
• اخطار به کسبه و لباس فروشیهای نامتعارف و جمع آوری لباسهای مبتذل از فروشگاهها.
• برخورد با طراحان، تولیدکنندگان و فروشندگان البسه و سایر محصولات مغایر با حجاب و عفاف.
• گسترش و افزایش گشت ارشاد با رویکرد جدید و ترجیحاً تشویقی و تبلیغی.
• برخورد قضایی با مغرضین و مزدوران بیگانه که مروج ناهنجاریهای اخلاقی در داخل کشور هستند.
سایر اقدامات مؤثر
• نامگذاری معابر و اماکن به نام حجاب و عفاف و نیز به نام بانوان شهیده و بانوان الگو و موفق اعم از ایرانی و خارجی.
• فراهم نمودن شرایط برای ایجاد ارتباط صمیمانه بانوان محجبه واجدشرایط با افراد بدحجاب با هدف ایجاد وحدت عاطفی و جذب و ترویج و تعمیم فرهنگ حجاب و عفاف.
• پرداختن به همه ابعاد و مولفههای مختلف حجاب و عفاف از جمله؛ نوع پوشش، نوع آرایش سر و صورت، لوازم آرایشی، ارتباط با نامحرم، حضور در جامعه و امثال آن.
• تأکید ویژه بر ضرورت توجه به حجاب و عفاف هر دو جنس زن و مرد در جامعه.
• برگزاری یک راهپیمایی گسترده و برنامهریزی شده در سراسر کشور در حمایت از حجاب و عفاف.
• همانگونه که اشاره شد، بخش قابل توجهی از علت تشدید بیحجابی و بدحجابی در جامعه، معلول عملکرد نامطلوب برخی از مسئولین و در واقع واکنش به مشکلات اجتماعی و معیشتی افراد است که با لجبازی در برابر اجرای قوانین و مقررات نمود پیدا کرده است، لذا همانگونه که رهبر معظم انقلاب همواره تأکید داشته و دارند، باید احیاء و بازسازی اعتماد عمومی نیز با اقداماتی مانند؛ تشدید مبارزه با فساد و برخورد قاطع و یکسان با همه مفسدین، اصلاح ساختار و سازمان و سیستمها و یا اجرای درست و کامل قوانین و مقررات، به طور جدی در دستور کار مسئولین محترم قرار گیرد.
بیشک در صورت رفع و حل این مشکل و بازگشت و احیاء اعتماد عمومی، بخش قابل توجهی از مسئله حجاب و عفاف نیز خود به خود حل و مشکل آن برطرف خواهد شد.
مجید رئیسی پور























ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0